1
استادیار، مدیرگروه کلام اسلامی دانشگاه بین المللی اهل بیت(ع)
2
دانش آموخته خارج فقه و اصول و عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده
چکیده
یکی از مسائل مهم درفلسفه اخلاق، شأن اخلاقی ومنشأ آن است که در طول تاریخ تحولات مختلفی را از سر گذرانده است. فلاسفه یونان باستان، برخورداری از ذات ارزشمندِ انسانی را دلیل برخورداری از منزلت اخلاقی دانسته و سایر موجودات را به دلیل ارزش غیری، فاقد منزلت اخلاقی میدانند. برخورداری از طبع عقلانی، وجه دیگری است که از جانب برخی به عنوان معیار سنجش منزلت اخلاقی طرح شده است و اخلاق فمینیستی، با رویکردی انتقادی، منزلت اخلاقی را برای فاعل مختار برخوردار ازعاطفه در نظر میگیرد. در مقابل، اسلام موجودات مختار را به دلیل توانایی بر اختیارگری، حقیقتاً متصف به ارزش اخلاقی میداند، در این اندیشه سایر موجودات اگر چه برخوردار از ارزش وجودی دانسته شدهاند ولی ارزش اخلاقی آنها حقیقی نخواهد بود. تأثیر یا عدم تأثیر جنسیت در برخورداری از منزلت اخلاقی یکی از دغدغههایی است که ذهن بسیاری از اندیشمندان عصر حاضر را به خود مشغول کرده است، که ما در این مقاله به بررسی میزان دخالت آن در این نظریات میپردازیم.