ساختارهای اجتماعی که هر مکتبی برای دستیابی به اهداف خود تعریف میکند، بر اساس مبانی نظری (عمدتاً جهانشناسی، انسانشناسی و ارزششناسی) و در مقایسه با مکاتب دیگر متفاوت میشود. از این رو، پیشرفت و توسعه و شاخصهای آن در کشورهای اسلامی و کشورهای غربی به دلیل نگاه متمایز آنها به جهان، انسان و ارزشها تعریف دیگری پیدا میکند. یکی از تفاوتهای مهم اسلام با غرب به جایگاه خانواده مربوط میشود. اگر خانواده برای انسان غربی در حکم خوابگاهی اضطراری برای رفع نیازهای حداقلی مطرح است، در نگاه اسلام برای تأمین حداکثری نیازها تعبیه شده است؛ به گونهای که بسیاری از ساختارها و سازمانهای اجتماعی (از جمله کانونهای پرورشی، مساجد، رسانههای جمعی و غیره) در حکم امتداد نهاد خانواده تعریف میشود. در پژوهش حاضر، این دیدگاه که با عنوان خانوادهمحوری یاد میشود، با بهرهگیری از ظرفیت روششناسی بنیادین و روش تحلیل انتقادی، به عنوان نقطه عزیمت الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت معرفی خواهد شد. یافتهها نشان میدهد خانواده به عنوان مهمترین نهاد جامعه اسلامی، در صورتی که جایگاه واقعی و مورد انتظار داشته باشد، ثمرات فراوانی از جمله کاهش هزینههای اقتصادی اجتماعی، تربیت نسلهای مؤمن و کارآمد، گسترش امنیت روانی و اخلاقی را نصیب جامعه اسلامی خواهد کرد که از عوامل و زمینههای مهم پیشرفت و تعالی به شمار میرود.