per
جامعة الزهرا (س)
مطالعات اسلامی زنان و خانواده
2980-7603
2980-7611
2017-09-23
4
پاییز و زمستان
7
26
86168
Original Article
توسعه مستندات شرعی اجرتالمثل کار خانگی زن
فریبا علاسوند
alasvand.f@gmail.com
1
معصومه نیکوخصال
m.nikookhesal00060@gmail.com
2
استادیار و عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زنان و خانواده
دانش پژوه سطح چهار جامعه الزهرا
کار خانگی از اوایل قرن بیستم وارد مباحث پژوهشگران گردید و از آن پس پیشنهادات متعددی به منظور احتساب آن به عنوان فعالیت مزدی مطرح شد. در فقه اسلامی، کار خانگی مانند عمل و اقدام اختیاری هر کسی قابلیت احتساب به عنوان کار مزدی را دارد؛ اما تا کنون تنها مبنای معرفی شده برای اثبات آن از طرف فقها و حقوقدانان، قاعده حرمت مال مسلم بوده که مبتنی بر روایات است. در این پژوهش، افزون بر توسعه مبانی به سه قاعده اتلاف، غرور و لاضرر به آیات جزاء سیئه، لاضرر و اعتداء نیز استناد شده است که امکان استدلال را برای تمام مذاهب اسلامی فراهم میکند. یافتههای مقاله این است که به دلایل ذیل، عدم پرداخت اجرت خدمت به زن موجب اعتداء، ظلم و ضرر به زن است: 1. کارخانگی زن مالیت دارد؛ 2. زن به امید شراکت در اموالِ مرد و ادامه زندگی اقدام به انجام کار خانگی میکند؛ 3. سکوت زن علامت قصد تبرع نیست؛ 4. توقع مرد از زن برای انجام کار خانگی، بهترین اماره بر آمر بودن مرد است؛ 5. عدم پرداخت اجرتالمثل کار خانگی، از مصادیق ضرر به زن و ظلم به او محسوب میشود. روش تحقیق در این مقاله، روش متداول استنباط از ادله دینی و هدف نیز توسعه در دلایل و مستندات شرعی اجرتالمثل است تا تراکم دلایل بر این حکم شرعی اعتماد بیشتری برای قانونگذار پدید آورد.
https://pubs.jz.ac.ir/article_86168_dd1e86e0efb9bb542c353c3c7f1feab7.pdf
کار خانگی
اجرت المثل
عدم تبرع
حرمت مال مسلم
قواعد شرعی
per
جامعة الزهرا (س)
مطالعات اسلامی زنان و خانواده
2980-7603
2980-7611
2017-09-23
4
پاییز و زمستان
27
44
86169
Original Article
موضوع شناسی «غیبت زوج» و «ترک روابط خانوادگی» در نظام حقوقی ایران
کبری پورعبدالله
poorabdollah@isu.ac.ir
1
استادیار و مدیر گروه فقه دانشگاه امام صادق (ع)
تحکیم خانواده نیازمند روابط پایدار زوجین بوده، فقدان حضور زوج، آسیبی قابل توجه به نهاد خانواده وارد میکند. ترک روابط خانوادگی و غیبت در مفهوم «حضور نداشتن زوج در کانون خانواده» مشترک، ولی در احکام مترتب بر هریک با هم متفاوتاند. در نتیجه، لازم است به موضوعشناسی و تعیین قیود هریک پرداخته شود تا مقررات اختصاصی هریک در شرایط مقتضی و بهویژه در موارد طلاق به درخواست زوجه اعمال گردد. پژوهش حاضر بر اساس روش توصیفی - کتابخانهای ثابت میکند ترک عبارت از عدم حضور و محقق نشدن سکونت مشترک و معلومیت محل سکونت زوج و غیبت عبارت از عدم حضور و نامعلوم بودن محل سکونت زوج و نامعلوم بودن حیات اوست.
https://pubs.jz.ac.ir/article_86169_5a833b36ec40ac855dd5c4c45d15d8f5.pdf
غیبت زوج
ترک روابط خانوادگی
طلاق به درخواست زوجه
سکونت مشترک زوجین
per
جامعة الزهرا (س)
مطالعات اسلامی زنان و خانواده
2980-7603
2980-7611
2017-09-23
4
پاییز و زمستان
45
63
86170
Original Article
ظرفیّت وجودی حضرت معصومه(س) در معنابخشی مثبت به زندگی دختران ناامید از ازدواج: عصمت به مثابه اَبَرحیثیتی دخترانه
علی جعفری
jafariali58@gmail.com
1
دانشجوی دکتری فرهنگ و ارتباطات و مدیر گروه مطالعات فرهنگی - اجتماعی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
حضرت معصومه(س) به دلیل تجرّد قطعی ـ که در ادبیات مطالعات زنان با عنوان «ناامیدی از ازدواج» شناخته می شود ـ در میان دختران خاندان اهل بیت(ع) دختری متفاوت است. 28 سال زندگی بدون همسرِ دختری که مرقد والایش کانون خاکساری بزرگان تاریخ اسلام است، میتواند به مثابۀ الگوی «زندگی فارغ از همسر به ناچار یک زن مسلمان» در نظر گرفته شود. ازدواج، معروفی بزرگ و مستحبی مؤکّد است که بر تجرّد برتری دارد؛ امّا اگر در شرایطی غیر ارادی دختری نتوانست برای دورانی از زندگی یا تا آخر عمر ازدواج کند، آیا در سبک زندگی اسلامی، «الگویی» استاندارد و الهامبخش از تجرّد وجود دارد یا عدم ازدواج را باید مساوی با افولی همهجانبه تلقّی کرد؟ مقالۀ پیش رو با دلالت به ظرفیّتهای شخصیّتی حضرت معصومه(س)، تلاش دارد تا الگویی اسلامی را در زمینه «تجرّدهای دخترانۀ به ناچار» برجسته کند. اطلاق صفت «معصومه» به حضرت از سوی اهلبیت(ع) و تبدیل شدن آن به مهمترین دال شخصیّتی ایشان را میتوان به مثابۀ راهبردی فرهنگی برای معنابخشی به «تجرّدهای دخترانۀ به ناچار» درک کرد. به این معنا که در فرهنگ اسلامی تلقّی اصلی از دختران ناامید از ازدواج بر مدار عفّت و طهارت ایشان شکل میگیرد و نه بالعکس. این نگاه در برابر رویکرد آسیبشناسانۀ مرسومی قرار دارد که ایشان را در معرض و مستعد نابهنجاری اخلاقی و اجتماعی ارزیابی میکند. بخشهایی از نظریه کنش متقابل نمادین به ویژه مفهوم «خودآیینهسانی» چارلز کولی در چارچوب نظری مقاله به کار گرفته شده است.
https://pubs.jz.ac.ir/article_86170_3341e344d18e489e5f9be6469ce7a6b6.pdf
حضرت معصومه(س)
آستانه حضرت معصومه(س)
دختر
چارلز کولی
خودآیینهسانی
کنش متقابل نمادین
per
جامعة الزهرا (س)
مطالعات اسلامی زنان و خانواده
2980-7603
2980-7611
2017-09-23
4
پاییز و زمستان
65
82
86171
Original Article
بررسی دیدگاه انتقادی فمینیسم رادیکال بر «منع سقط جنین در الهیات مردسالارانه»
علیرضا آل بویه
alireza.alebouyeh@gmail.com
1
نرجس رودگر
fmz@jz.ac.ir
2
زینب کبیری
zekabiry@gmail.com
3
استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
استادیار جامعه المصطفی العالمیه و مدیر گروه فلسفه و عرفان اسلامی مجتمع آموزش عالی بنت الهدی
دانشجوی دکترای مدرسی معارف دانشگاه باقرالعلوم ع استاد و پژوهشگر جامعه الزهرا س استاد جامعه المصطفی ص
هدف از این مقاله، بررسی یکی از استدلالهای فمینیستهای رادیکال بر جواز سقط جنین است که با نفی الهیات مردسالارانه کتب مقدس گره خورده است. آزادی زنان از ستم مردانه، یکی از مهمترین آرمانهای فمینیستی است که به ادعای فمینیستهای رادیکال، شاخصه مهم حمایت از این آرمان، آزادی سقط جنین است. رادیکالفمینیستها بیش از دیگر گرایشهای فمینیستی از حق انتخاب زنان برای آزادی مطلقِ سقط جنین دفاع کردهاند. از نظر مری دیلی، رزماری رویتر و ویت بک، زن در الهیات کتب مقدس جایگاه پست و فرودستی داشته، از نظر جسمی و عقلانی موجودی ناقص معرفی شده است. در این دیدگاه، مردان کنترلکننده و مالک زندگی زنان هستند و زنان هیچ حقی درباره جنینها و کودکان خود ندارند. به همین دلیل، فمینیستهای رادیکال ضمن انتقاد از دیدگاه الهیاتی کتب مقدس، آزادی سقط جنین را گامی مهم برای رهایی زنان از ستم مردان دانسته، آن را اخلاقی میدانند. در مقاله حاضر استدلال این گروه از فمینیستهای رادیکال بر جواز سقط جنین با روش تحلیلی و علّی مورد بررسی و نقد قرار گرفته است.
https://pubs.jz.ac.ir/article_86171_6d19572ad33a19648f065e72be670578.pdf
فمینیسم رادیکال
ستم جنسی
الهیات مردسالارانه
سقط جنین
مری دیلی
رزماری رویتر
ویت بک
per
جامعة الزهرا (س)
مطالعات اسلامی زنان و خانواده
2980-7603
2980-7611
2017-09-23
4
پاییز و زمستان
83
106
86172
Original Article
چالشهای آموزش اخلاق به نوجوانان و راهکارهای برونرفت از آن
فاطمه شریفی زارچی
fatemehsharifi61@yahoo.com
1
اعظم خلعتی
110tasnim110@gmail.com
2
دکتری روانشناسی، عضو گروه روانشناسی مجتمع آموزش عالی بنت الهدی وابسته به جامعه المصطفی
دانش آموخته سطح سه تعلیم و تربیت جامعه الزهرا س، عضو گروه علوم تربیت مجتمع آموزش عالی بنت الهدی وابسته به جامعه المصطفی
تربیت اخلاقی از بنیادیترین آرمانهای ادیان الهی برای شکوفایی فردی و اجتماعی است. از چالشهای برجسته این حوزه، متناسب نبودن سطح آموزش اخلاقی با سطح عملکرد اخلاقی به شمار میآید. این پژوهش برای پاسخ به این نیاز و با هدف بررسی چالشهای آموزش اخلاق به نوجوانان در سه حیطة بستر آموزش، محتوا و روش، و نیز راهکارهای برونرفت از آن و با روش توصیفی - تحلیلی انجام گرفته است. بر اساس دستاوردهای پژوهش، چالشها در این سه حوزه عبارتاند از: 1. بستر آموزش: عدم توجه به هماهنگی خانواده و محیطهای آموزشی، القائات نامناسب اجتماعی، خطاهای شناختی، عدم توجه به اقتضائات زمانی و مکانی و ... . 2. محتوا: ناهماهنگی آن با ظرفیت و اقتضائات نوجوانان، محتوای دانشافزا و نه عملیاتیمحور، بیتوجهی به پیشنیازها، عدم توجه به اصل تدریج و ... . 3. روش: استفاده از روشهای غیرفعال، تأکید بر ارتقای شناختی، به کار نگرفتن روشهای متنوع و خلاق، شرکت ندادن نوجوانان در فرایند آموزش، عدم انعطاف در شیوهها متناسب با شرایط و ... . این پژوهش برای برونرفت از این آسیبها، هماهنگ کردن مراکز آموزشی، فضاسازی اجتماعی، تدوین برنامه منظم و منسجم در ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری، استفاده از روشهای فعال، توجه به اقتضائات زمانی و مکانی نوجوانان، بهکارگیری فناوری نوین و ... را پیشنهاد داده است.
https://pubs.jz.ac.ir/article_86172_f8956ce13e19008ba2494992d1a0947a.pdf
آموزش اخلاقی
نوجوان
چالش
راهکار
per
جامعة الزهرا (س)
مطالعات اسلامی زنان و خانواده
2980-7603
2980-7611
2017-09-23
4
پاییز و زمستان
107
125
86173
Original Article
عمومیت ملاک و معیار جواز اسقاط جنین معیوب قبل و بعد از دمیدن روح
پریسا راد
parisa.rad@chmail.ir
1
محمدصادق روشندل (اخوان)
akhavan111@yahoo.com
2
دبیر نشریه فقه و اصول انجمن فقه و اصول
عضو هیأت علمی جامعه المصطفی المجازی
سقط جنین بر اساس حکم ثانوی شریعت اسلام، راه درمانی برای جنین معیوب به عنوان یک معضل انسانی در شرایط ویژه است. این اثر با بررسی احتمالات موجود در مسئله سقط جنین و تحلیل ادله اولی و ثانوی که حاصل آن حرمت سقط جنین به عنوان اولی و جواز آن در شرایط ویژه است، به این نتیجه دست یافت که اگر ادله عسر و حرج و لا ضرر به عنوان عناوین ثانوی قادرند جواز سقط جنین معیوب را پیش از چهار ماهگی و دمیدن روح در جنین به دست دهند، چهبسا بتوانند جواز سقط را بعد از این زمان نیز نتیجه دهند. با توجه به اینکه جنین از بدو پیدایش قابلیت و استعداد انسان شدن را دارد و در هیچ مرحلهای خالی از این قوه نیست، از بین بردن آن در هر مرحله، چه روح داشته باشد یا نه، با ضایع کردن حیات یک انسان برابر است و صرف حلول روح نمیتواند فارق مناسبی برای تغییر حکم حرمت سقط باشد. در نهایت، یا جواز سقط به دلیل حرج و ضرر مربوط به تمام دوران جنینی است یا اساساً در هیچ مرحلهای نمیتوان به جواز سقط جنین حکم داد.
https://pubs.jz.ac.ir/article_86173_b30a7b8ce2c6c942613eba5afff5cc60.pdf
سقط جنین
دمیدن روح
عسر و حرج
جواز سقط جنین