الگوی ساختاری روابط بین ادراک از دینداری والدین و دینداری فرزندان با توجه به نقش میانجیگر سبک دلبستگی، ویژگیهای شخصیتی و سبک فرزندپروری
حمیده
قاسمی
دکتری روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز
author
اسماعیل
هاشمی
دانشیار گروه روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز
author
text
article
2019
per
پژوهش حاضر، به تبیین نقش میانجیگر سبک دلبستگی ایمن، ویژگیهای شخصیتی صداقت-فروتنی، همسازی و وظیفهشناسی و سبک فرزندپروری اقتدارگرا در رابطه بین ادراک از دینداری والدین با دینداری فرزندان در دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز پرداخته است. برای این منظور، 600 دانشجو با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای از دانشکدههای واقع در دانشگاه شهید چمران اهواز انتخاب شدند. ابزار پژوهش، شامل پرسشنامه جهتگیری مذهبی با تکیه بر اسلام (آذربایجانی)، مقیاس سبک دلبستگی (کولینز و رید)، پرسشنامه شخصیت هگزاکو (اشتن و لی) و پرسشنامه ابعاد و سبکهای فرزندپروری (رابینسون و همکاران) است. یافتهها نشان میدهد که ادراک از دینداری والدین به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر دینداری فرزندان اثر میگذارد. همچنین ویژگیهای شخصیتی صداقت-فروتنی، همسازی و وظیفه شناسی به عنوان متغیر میانجیگر بر دینداری فرزندان تأثیر دارد. رابطه ادراک از دینداری والدین و دینداری فرزندان از طریق سبک دلبستگی ایمن و سبک فرزندپروری اقتدارگرا معنادار نشد. از آنجا که ویژگیهای شخصیتی میتواند نقش واسطهای را بین ادراک از دینداری والدین و دینداری فرزندان ایفا کند، لزوم توجه به این متغیرها در حوزه دینداری ضرورت دارد.
مطالعات اسلامی زنان و خانواده
جامعة الزهرا (س)
2980-7603
6
v.
پاییز و زمستان
no.
2019
7
24
https://pubs.jz.ac.ir/article_108373_3dac86c9cd2a2be9599484ac8de9878a.pdf
مقایسه رویکرد معروفگرا و حقوقگرا در انعطافبخشی به روابط همسران و حقوق زنان (با تأکید بر آیه 228 سوره بقره)
معصومه
حافظی
دکتری مدرسی معارف گرایش قرآن و متون اسلامی مدرس دانشگاه قران و حدیث قم، دانش آموخته سطح 2 جامعه الزهرا(س)
author
طیبه
حسام پور
دبیر آموزش و پرورش و دانش پژوه سطح 4 گرایش کلام جامعه الزهرا
author
text
article
2019
per
پژوهش حاضر، با هدف تبیین و مقایسه دو رویکرد معروفگرا و حقوقگرا و تأثیر آن بر انعطاف روابط همسران و حقوق زنان، به بررسی «اصل معاشرت به معروف» در آیه 228 سوره بقره پرداخته و نگرش قرآنپژوهان را واکاوی، مقایسه و ارزیابی کرده است. نتایج بررسی این دو رویکرد نشان میدهد که در برداشتهای حقوقگرا، جایگاه اساسی قاعده معروف، به حاشیه رفته، یا اصلاً مورد توجه قرار نگرفته و تبیین آیه، بیشتر به جنبه حقوق ثابت و خشک در روابط همسران اختصاص یافته است. برخلاف برداشتهای معروفگرا که در آنها، لفظ معروف، کاربردی گشته و در کانون توجه قرآنپژوهان قرار گرفته است و نیز به عنوان یک اصل در روابط همسران، به چگونگی روابط آنها و حقوق زنان انعطاف بخشیده است. نگاه معروفگرا به اصل معاشرت به معروف را میتوان به دو شاخه معروفگرایی الزامی و غیر الزامی تقسیم کرد. معروفگرایی الزامی، برخلاف معروفگرایی غیر الزامی، به اصل مزبور به عنوان اصلی اخلاقی-حقوقی مینگرد و به آن ضمانت اجرایی میدهد که در پرتوی آن، روابط همسران ـ در کنار معیارهای ثابت دینی- بر پایه عرف متدینین، از انعطاف برخوردار گشته و به حقوق اجتماعی زنان از جنبههای مختلف جریان بخشیده است. این نوع نگرش در آثار برخی از مفسّران و حقوقدانان معاصر، جایگاه برجستهای را به خود اختصاص داده است.
مطالعات اسلامی زنان و خانواده
جامعة الزهرا (س)
2980-7603
6
v.
پاییز و زمستان
no.
2019
25
43
https://pubs.jz.ac.ir/article_108375_71ac7f19aa9f64a26aa3df9ad0633dd1.pdf
واکاوی مفهوم ریاست شوهر در روابط حقوقی زوجین
محدثه
کامیار
دانشجوی دکتری رشته مطالعات زنان گرایش حقوق زن در اسلام، دانشگاه ادیان و مذاهب
author
لیلا
ثمنی
استادیار پژوهشکده زنان دانشگاه الزهراء(س)
author
text
article
2019
per
یکی از تعابیری که در قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران و در بیان مناسبات میان زوجین مطرح میشود، ریاست شوهر است. با توجه به آنکه قانون مدنی بر پایة فقه امامیه است، قانونگذار به زعم خود مفهوم ریاست را از قرآن کریم و دیگر منابع فقهی استنباط کرده است. تحقیق حاضر که از نوع کتابخانهای و با روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته، درصدد آن است که این برداشت مفهومی از منابع را دوباره بررسی کرده و ادله و دیدگاههای مختلف را در این باره مطالعه و ارزیابی کند. نتایج بررسی در این پژوهش نشان میدهد که با توجه به دیدگاههای متفاوت و بعضاً متضاد در دلالت منابع فقهی بر ریاست شوهر و حدود و ویژگیهای آن و وجود دلایل روشن بر حقوق و اختیارات مالی زوجه در موارد قطعی و متعدد، به کارگیری این واژه آن هم به این شکل مبهم و کلی، صحیح به نظر نمیرسد. از این رو، بهتر است به منظور جلوگیری از سوء استفاده از عبارت مذکور و نیز اقدام مؤثر در بهبود نگاه بینالمللی به قوانین مربوط به زنان در ایران، نسبت به استعمال این واژه در قانون مدنی تجدیدنظر صورت گیرد.
مطالعات اسلامی زنان و خانواده
جامعة الزهرا (س)
2980-7603
6
v.
پاییز و زمستان
no.
2019
45
66
https://pubs.jz.ac.ir/article_108376_3ad2cb56f6930136833c6de7c79eea94.pdf
بررسی تأثیر حدوث اختلاف دین بین زوجین در ثبوت و سقوط وجوب نفقه زوجه از دیدگاه فقه مذاهب
فراست
محمدی بلبان اباد
دانشجوی دکتری فقه و مبانی حقوق دانشگاه سیستان و بلوچستان
author
امیر حمزه
سالارزایی
استاد تمام گروه فقه و مبانی حقوق دانشگاه سیستان و بلوچستان
author
text
article
2019
per
فراهم آوردن مایحتاج روزانهو همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن، نفقه است. از دیدگاه فقها، نفقه با عقد و تمکین واجب میشود و عواملی مانند نشوز، فوت و طلاق بائن و نیز حدوث اختلاف دین بین زوجین در سقوط و تزلزل مؤثر است. این پژوهش به بررسی تأثیر حدوث اختلاف دین بین زوجین بر نفقه زوجه از منظر فقه اسلامی، با روش توصیفی-تحلیلی پرداخته است. یافتهها عبارت است از اینکه در نظر مشهور با حدوث اختلاف دین- پذیرش اسلام از طرف یکی از زوجین غیر مسلمان یا مرتد شدن یکی از زوجین مسلمان- و عدم حصول اتفاق دین بین زوجین حداکثر تا پایان عده، جدایی حاصل شده و به تبع، نفقه نیز حتی در مدت عده ساقط است؛ مگر اینکه طرف مسلمان در این مسئله زوجه باشد که در این صورت در زمان عده نیز نفقه دارد. اما برخی فقها، حدوث اختلاف دین بین زوجین را در ابطال عقد نکاح و به تبع، سقوط نفقه بدون تأثیر و با وجود این اختلاف، به استمرار نکاح و ثبوت نفقه زوجه رأی دادهاند. در نتیجه، با توجه به عموم و اطلاق ادله ثبوت نفقه زوجه و استصحاب زوجیت و احتباس با وجود حدوث اختلاف دین و معاوضی بودن عقد نکاح، مدعا این است که نفقه زوجه از هر دین و آیینی با وجود حدوث اختلاف دین بین زوجین تا فسخ کامل نکاح و پایان عده در طلاق رجعی ثابت باشد.
مطالعات اسلامی زنان و خانواده
جامعة الزهرا (س)
2980-7603
6
v.
پاییز و زمستان
no.
2019
67
85
https://pubs.jz.ac.ir/article_108378_e06e9946a0a7db8aedaadb2c74e1992d.pdf
الزامات سیاست خانواده جمهوری اسلامی ایران با مروری کوتاه بر سیاست خانواده در جهان
محدثه
معینی فر
استادیارگروه فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشکده علوم و تحقیقات اسلامی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره)
author
text
article
2019
per
کاهش میزان باروری در کشورهای مختلف به دغدغهای اساسی برای دولتها تبدیل شده است؛ به گونهای که در مقابل این پدیده، سیاستهای مختلفی را برمیگزینند که از آن با عنوان «سیاستهای خانواده» یاد میشود. جمهوری اسلامی ایران نیز در برهه کنونی با مشکل کاهش میزان باروری به همراه مسئله سالمندی جمعیت رو به رو است که طبعاً سیاستگذاریهای جدیدی را در این باره میطلبد. پرسش اصلی پژوهش آن است که سیاست خانواده جمهوری اسلامی ایران با توجه به تجربیات کشورهای دیگر باید در برابر کاهش میزان باروری چگونه باشد. هر کشوری با توجه به ساخت درونی و ویژگیهای اندیشهای، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خویش باید مدلی واحد یا ترکیبی از الگوهای گوناگون را در حوزه سیاست خانواده برگزیند که مهمترین مدلهای واحد شامل حامی زاد و ولد، عدم مداخله، حامی سنت و طرفدار برابری یا تساوی هستند. با توجه به این موضوع و تفاوت ایران با کشورهای دیگر، به ویژه از جهت اندیشهای و اعتقادی و عدم وجود سیاستی مناسب در این حوزه، جمهوری اسلامی ایران باید با توجه به ارزشهای درونی نظام که در سیاستهای کلان ابلاغی مقام معظم رهبری نیز به آن اشاره شده است، هدفها و اولویتهای خود را تعیین کند و سپس با به کارگیری ابزارهای سیاستی مناسب در تحقق آنها بکوشد.
مطالعات اسلامی زنان و خانواده
جامعة الزهرا (س)
2980-7603
6
v.
پاییز و زمستان
no.
2019
87
117
https://pubs.jz.ac.ir/article_108379_ccc36537276faecb9bb6d55cf7d826b4.pdf
نقش سبکهای فرزندپروری ادراک شده و سبکهای دلبستگی در پیشبینی صمیمیت زناشویی زنان
طیبه السادات
صالحی
دانش آموخته سطح 3 تعلیم و تربیت اسلامی، حوزه علمیه جامعهالزهراء (سلامالله علیها). قم.
author
حسین
رضائیان بیلندی
دانشجوی دکتری روانشناسی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)؛ دانشآموخته سطح سه حوزه علمیه قم
author
text
article
2019
per
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سبکهای فرزندپروری ادراک شده و سبکهای دلبستگی در پیشبینی صمیمیت زناشویی زنان متأهل انجام شده است. طرح پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. به این منظور، 288 نفر از جامعه زنان متأهل طلبه حوزه علمیه قم در سال تحصیلی 1396-1397 به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامههای سبکهای فرزندپروری یانگ (YPI)، سبکهای دلبستگی کولینز و رید (AAS)و صمیمیت زناشویی اولیاء پاسخ دادند. در تحلیل دادهها، از آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافتهها نشان میدهد که بین سبکهای فرزندپروری ادراک شده خودگردانی و عملکرد مختل، گوش به زنگی و بازداری و سبک دلبستگی ایمن با صمیمیت زناشویی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین سبکهای فرزندپروری بریدگی و طرد، محدودیتهای مختل و سبک دلبستگی اضطرابی با صمیمیت زناشویی، رابطه منفی و معنادار برقرار است. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام بیانگر آن است که سبک فرزندپروری ادراک شده محدودیتهای مختل، گوش به زنگی و بازداری و نیز سبک دلبستگی اضطرابی در مجموع 31 درصد از واریانس صمیمیت زناشویی را پیشبینی میکنند. این یافتهها به خوبی نقش مهم سبکهای فرزندپروری ادراک شده و سبکهای دلبستگی در پیشبینی صمیمیت زناشویی را نشان میدهد و میتواند اطلاعات مناسبی را به مشاوران و روانشناسان خانواده ارائه کند.
مطالعات اسلامی زنان و خانواده
جامعة الزهرا (س)
2980-7603
6
v.
پاییز و زمستان
no.
2019
119
139
https://pubs.jz.ac.ir/article_108380_dd91adbb1b30d9b4273bca49a7588ad4.pdf